کلاهی که بر سر یک سرباز پوشیده است. کلاه های موقر بر سر پلیس. کلاه های برازنده مانکن های روی صحنه؛ و کسانی که در خیابان های مردان و زنان زیبا روی سر آن کلاه های تزئین شده راه می روند. کلاه سخت یک کارگر ساختمانی. و غیره و غیره.
در بین این تعداد زیاد کلاه، من ترجیح خاصی به کلاه حصیری دارم.
فقط کلاه حصیری آراسته و تزئین نشده است. هنوز هم بزرگترین عملکردی را که تا به حال داشته است و به انجام آن ادامه می دهد - سایه زدن به خورشید است.
کلاه حصیری در ظاهرش باوقار و ساده است.
کلاه حصیری، سخت نشو، می خواهی فقط چند برگ در دست داشته باشی، یا چند دسته ساقه گندم کاهی باشی، می توانی ساده بسازی و کلاه حصیری سادگی ناب را نشکنی، برای سفر طولانی ات یا کار کنید تا ردی از شادی خنک و با طراوت ارائه کنید.
با این حال، این کلاه حصیری بسیار ساده است، اما در رودخانه طولانی سال ها، کوبیدن یخ و برف، باد و باران را متحمل می شود. زیر آفتاب سوزان مانند پختن آتش، ریخته گری عرق داغ توسط کارگران. و نفسی که مثل گاو نفس می کشد.
من هرگز تاریخ کلاه حصیری را به درستی بررسی نکرده ام. اما من می دانم، کلاه حصیری از اولین روز تولدش، به کسانی که ذهن رالم ناپذیر اراده، عرق چکه کارگران برای ارائه یک خنک و شاد.
با مرور تاریخ، میشنویم که کلاه حصیری هزاران سال در صدای شکار مردم یوانمو و مردم پکن، در تصنیف باستانی «بریدن چوب دینگ دینگ دینگ»، با صدای «یو- yo-ho-ho” از ردیابها در امتداد رودخانه یانگ تسه و رودخانه زرد.
تاریخ را ورق بزنید، میتوانیم ببینیم چند کارگر با کلاههای حصیری، دیوار بزرگ پیچ در پیچ را ساختند. حفر هزار مسابقه بادبانی در سراسر کانال بزرگ پکن-هانگژو. کوه Wangwu و Taihang را در راه انتخاب کردم. یک کانال دست ساز به نام کانال پرچم سرخ ساخته شد. کلاه حصیری چند روز را پوشانده و چقدر معجزات انسانی را برای ما به جا گذاشته است.
دایو که وقف کنترل آب بود، با چنین کلاه حصیری بر سر، سه بار بدون ورود از خانه خود گذشت و نام قهرمان خود را در تاریخ کنترل آب چین ثبت کرد. لی بینگ و پسرش چنین کلاه های حصیری بر سر دارند. پس از 18 سال مدیریت سخت، آنها سرانجام درخشان ترین فصل زندگی خود را نشان دادند - Dujiangyan. جاه طلب جیانگ تایگونگ چنین کلاه حصیری بر سر دارد و در رودخانه ماهیگیری نشسته و منتظر فرصتی است تا استعداد شگفت انگیز خود را به نمایش بگذارد. تائو یوانمینگ که نمیخواهد تعظیم کند، چنین کلاه حصیری بر سر دارد و از زندگی منزوی خود لذت میبرد…… در باغش که گلهای داوودی و نهال لوبیا کاشته شده است.
به یاد داریم که چن شنگ که به دلیل باران شدید به تعویق افتاد و طبق قانون سلسله کین باید سرش را بریدند، کلاه حصیری را که بالای سرش بود در زمین شهرک دازه برداشت و صدای بلندی به راه انداخت. به یارانش گفت: آیا ترجیح می دهید یک دانه داشته باشید؟ بسیاری از همراهان نیز کلاه های حصیری و چوب های خود را در دستان خود بالا گرفتند، با صدای بلند به ندای چن شنگ پاسخ دادند، در جاده ضد خشونت شین قدم گذاشتند و صفحه جدیدی در تاریخ چین گشودند.
زمان ارسال: سپتامبر 15-2022